*جدل قلمی بچه های خمینی در گندابی به اسم جمهوری اسلامی!
هیچ جریان، هیچ حزب وهیچ سازمانی امکان آنرا ندارد به اندازه خود باندها ودستجات درون رژیم ماهیت واقعی گندابی زیر نام جمهوری اسلامی واسلام ناب محمدی را بر ملا کند. معماران واندیشه های فاسدی که از دل این حکومت متولد شده اند تا زمانی که رهبر جنایتکارشان زنده بود، با هم میخوردند وبا هم می چاپیدند ودر جنایت های رژیم هم همه شان سهم داشتند- کسی هم قادر نبود که فریاد اعتراضش را به گوش جهان برساند- اما بعد از مرگ خمینی به تدریج باندهای حکومتی علیه هم موضع می گرفتند. به هنگام محکومیت رژیم در دادگاه می کونوس جمهوری اسلامی در تنگا قرار گرفت- برای نجات از مخمصه و خوشرقصی برای اتحادیه اروپا وامریکا چهره مکار وچاپلوس خودش را زیر عنوان رئیس جمهور ( خاتمی) به میدان فرستاد واین جناب هم تا آنجا که زورش می رسید دارو دسته خودش را در ارگان های حکومت جا سازی کرد، اما باندهای دیگر نمی گذاشتند لقمه چرب ونرمی زیر عنوان اصلاحات با اشغال همه پایگاهها -فقط به باند خاتمی فیض برساند. در این وضعیت عوامل رژیم بجان هم افتادند وهر کدام به شکلی دیگری را رسوا کرد وهر کس اعمال گذشته خودش را نادیده گرفت ودیگری را زیر سئوال برد- به عنوان نمونه اکبرگنجی ومحسن سازگارا هیچ تصویر روشنی از گذشته خودشان در دستکاه های امنیتی / سپاه پاسداران /کمیته های انقلاب و... ارایه نمی دهند. فقط میگویند که باید سران جنایت کار ج.ارا بخشید .چرا ؟ چون گذشته تیره خودشان هم دست کمی از سران کنونی رژیم ندارد.البته دو میانه باز شناخته شد ه در این جمع هستند به نام های مسعود بهنود واحسان نراقی که هر چند بیشتر مواقع با صورتک حامی خاتمی ظاهر می شوند اما حواسشان جمع است که کلیت رژیم آسیب نبیند- بهنود وقتی اکبرگنجی ی اسطوره ای! با رفسنجانی چپ افتاده بود به او نهیب میزد که چرا جانب اعتدال را نگه نمی دارد وسردار را می آزارد؟ اما الان این دو چنان همدیگررا در آغوش میفشارند که انگار دویار وفادار همیشگی بوده اند.
یکی از وابستگان وفادار کلیت حکومت ولایت فقیه شخصی است به اسم داریوش سجادی که تا چندی پیش تلویزیون مهاحر رژیم را میچرخاند . آقای سجادی مرتبا در همین سایت گویا مقالات ارزشمندش! رادر کنارنوشته های باز هم ارزشمند!آقای نبوی به چاپ می رساند- نه سیدابراهیم نبوی که الان کشف کرده است سجادی چه است وچه نیست و16 ماده هم علیه اش تنظیم کرده است صدایش در می آمد، نه حرفی از بی سوادی وبی تجرگی این موجود در میان بود تا اینکه در کوران انتصابات سال گذشته(این شبه انتخابات تحت نظارت عالیه خاتمی انجام شد و از دل آن پرزیدنت ! احمدی نژادسردر آورد)وجدل نیم بند سجادی / بهنود مشخص شد که باند ها ولابیهایی که ماموریت خارج کشوری دارند با هم جدلی را آغار کرده اند اما بهنود از آن زرنگ تر است که تا آن جا پیش برود که مشخص شود خودش چه بوده وچه هست- او که سالهای آغاز حکومت خمینی بدلیل ممنوع الخروج بودن از پای پله هواپیما برگردانده شد- تا حالا چه نقشی بازی کرده است که هنوز هم در میدان است؟ علاوه براینکه در سایت ها ورادیو ها وتلویزیون های اینجا حضور فعال دارد روزی نامه حکومتی انتخاب جمهوری اسلامی هم مقالات اورا مرتبا به زیور طبع می آراید.
حال بین سجادی ونبوی* درسایت انتخاب جدل در گرفته است که دامنه آن به سایت گویا کشیده شده است.
سجادی درجواب به نبوی می نویسد:
«...تصادفاً اينجانب نيز تعداد زيادی از اين دست را می شناسم... و در حال حاضر هم در راديو صدای آمريکا و تلويزيون VOA و راديو فردا و موسسه اينترپرايز و موسسه هوور و راديو زمانه و سايت روز و سايت گذار مشغول به کارند و از کيسه اجنبی ارتزاق می فرمايند. حتی کسانی را می شناسم که با خيانت در امانت پول های حجت الاسلام زم را بالا کشيده و به خارج آمده و برخلاف واقعيت، روزنامه نگار بودن را دليل فرار از کشور اعلام کرده و می کند!!!
خوشبختانه تا اين تاريخ جهاز هاضمه اينجانب ارزنی ملوث به نجاست مالی چنين نقدينه هائی نشده. حال چه با جعل حرفه روزنامه نگاری يا هر حرفه ائی ديگر»
سجادی اسم منابعی که امثال نبوی از آن تغذیه می کنند میگذارد کیسه اجنبی - البته نجاست مالی ی ( واژه مذهبی فساد مالی) همه باندهای درون حکومت مافیایی- نه فقط باند رفسنجانی ،خاتمی ،کروبی امری بدیهی است ، سجادی اشاره می کند به کسی که پول های حجت الاسلام زم را بالا کشیده وبه خارج گریخته اما نام پول مردم خور را قید نمی کند ولی نقل این اتهام در جوابیه سجادی به نبوی که بی دلیل نباید باشد؟ اما فکر نکنم آخوندی مثل زم کسی باشدکه بتوان پولش را بالا کشید -ممکن است منظور آقای سجادی لفت ولیس در دم و دستگاه زم در حوزه هنری تبلیغات اسلامی باشد که خود آقای زم هم پول ملت درمانده را بالا می کشید وحیف ومیل می کرد.
همینطور نبوی می نویسد:
«از طرفی مطمئنم که هر سه رسانه ای که با آنها کار کردم(صدای امریکا- بی ،بی ،سی ودویچه وله) از نظر مخاطبان تلويزيونی ايران حرفه ای تر و درست تر و محبوب تر از شبکه راديويی هما بوده است»
که البته باید واژه های مجبوب ودرست را از خصوصیات اینگونه وسایل ارتباط جمعی که در جهت حفظ جمهوری اسلامی حرکت کرده اند نیز حذف کنند.
اکثرچهره های انقلابی درون بافت جمهوری اسلامی به فساد اخلاقی آلوده اند اما تا کنون این مسئله خط قرمزی بود که طرفین ازآن عبور نمی کردند. اما اینبار سجادی در جو اب نبوی این مرز را هم می شکند حرفهای همسر حسین درخشان (حسین درخشان *همکار روز ورادیو زمانه وهمکار محترم بهنود، نیک آهنگ کوثر، هوشنگ اسدی و.. یکی از شرکایی که قرار بود در طرح تلویزیون گویا وماجرای 15 ملیون یورو دولت هلند سهم داشته باشد) را بازگو می کند ومی نویسد:
«بنده قاطع اعلام می کنم در موقعيتی که ابراهيم نبوی با اين پرسش بدون پاسخ مانده مرجان عالمی (همسرمطلقه حسين درخشان) در خصوص سابقه نثوان! نوازی ايشان مواجه است که... »وبعدسجادی حرفهای آن خانم را از وبلوگش عینا نقل می کند ومافقط تکه ای کوتاه ازآنرا بازنویسی می کنیم:
«...چرا هيچکس هيچ جا نمی نويسه که اين آقای نبوی که همه(! )کشته و مرده شن، چه دسته گل هائی به آب نداده و چه زندگی هائی رو به هم نزده و با چه دخترهای جوان و زير سن قانونی...» (ببینید مدیر محترم یک تلویزیون مربوط به جمهوری پاک ومنزه اسلامی برای مرعوب کردن طرفش که او هم از خودشان است چه مسایلی را مطرح می کند وتا کجا پیش می رود)
ایا این فقط نبوی است که به زعم وادعای همسر آقای درخشان وخودآقای سجادی چنین پیشینه ای دارد؟ وآقای سجادی خود چی؟ از آلودگی های یک رژیم آلوده مبرا هستند؟
همچنین باند دوم خرداد برای اینکه خودش را مترقی نشان دهد از فحش هایی که کیهان شریعتمداری نثارش میکند ناراحت نمی شود که هیچ استقبال هم مینماید - مهاجرانی ، نبوی ،سازگارا، گنجی،بهنود، ملی/ مذهبیها وحجاریان.... حتا بخشی از خارج کشوری های خاتمی چی مثل دکتر علیرضا نوری زاده با استناد به فحش های کیهان تهران میخواستند برای خودشان موقعیت بسازند وساختند.
اما آقای سجادی هم سندی دارد که نشان می دهد از فحش های کیهان بهره برده است پس این آقای سجادی مدیر اندیشمند! تلویزیون مهاجر هم مترقی، مردمی و اصلاح طلب است - چرا نبوی وی را ضد اصلاحات مینمایاند؟
البته آقای نبوی دلش نمیخواهد سجادی اسامی همکاران وگفتگو کنندگان با تلویزیون هما را دوباره مرورکند چرا که اینان خود اکثرا سروران باند خودشان هستند. ممکن است یک آدم فضول سئوال کند: پس چرا این انسانهای پاک واصلاح طلب به خصوص ،سروش وکروبی وموسوی خوئینی ها، صادق زیبا کلام... با این شبکه ناسالم وآلوده مصاحبه کرده اند؟ سجادی هم می نویسد:
... جميع بزرگواران صاحب نام و شخصيت در ايران از دکتر سروش گرفته تا حجت الاسلام موسوی خوئينی ها که حتی يک بار هم طی 28 سال گذشته به يک رسانه خارج از کشوری مصاحبه نداده از حجت الاسلام کروبی تا بزرگواران در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی اعم از بهزاد نبوی و محسن آرمين و عرب سرخی و دبير کل حزب مشارکت. از سردار عالی قدر سپاه حسين اعلائی تا برادران بزرگوار عباس سليمی نمين و امير محبيان و مسعود ده نمکی و صادق زيبا کلام به آن مصاحبه دادند؟ ....و دوستان در نهضت آزادی همزمان با برادران در جمعيت مؤتلفه توفيق ميزبانی شان در هما را نصيب بنده می کردند؟» (جدا شده از جوابیه سجادی)
اما نبوی در جواب به سجادی بندگی وچاپلوسی خودش را نسبت به خاتمی شارلاتان بار دیگربه رخ سجادی می کشد ومیفرماید:
«علت احترامی که ما به آقای خاتمی می گذاشتيم و هنوز هم می گذاريم و بعدا هم خواهيم گذاشت، در شخصيت آقای خاتمی و رفتار سياسی ايشان بود»
می دانید چرا سجادی از جواب به این بخش ادعای نبوی چشم پوشی می کند که هیچ اصلا به روی خودش نمی آورد که همین جناب نبوی، در جریان انتصابات یک سال پیش تبدیل به مدافع دزد وقاتل بین المللی هاشمی رفسنجانی شد*(توجه کنید به صدور حکم جلب بین المللی برای سردار محبوب آقای نبوی وبهنود*) چون خود سجادی هم از همان قماش است ،حالا با نبوی چپ افتاده ممکن هست چند وقت دیگر باصرف دو پرس چلوکباب سلطانی با دوغ وپیاز وآروغ حاصله از پر خوری، اختلاف فی مابین به خوبی وخوشی حل وفصل بشود.
اما بهترین تصویر از این جدل را می توان با نقل این ضرب المثل مجسم کرد
سگ زرد برادر شغاله با این یادآوری که ما خودبودیم و هستیم که برای امثال نبوی ها ، سجادی ها وبهنود ها شخصیت واعتبار می ساختیم ومی سازیم.
بصیرنصیبی10 نوامبر 2006-ز اربروکن /آلمان
*چون ارگانیزه برنامه نبوی در کانادا بعهده نشریه شهروند بود این نوشتار برای سایت مذکور نیز ارسال شد که همانگونه که انتظار می رفت از چاپ آن خوداری کردند من قبلا راه وروش دوم خردادی نشریه مذکور را به دوستی که منکر این واقعیت بود یاد آوری کرده بودم.
*الان هم در جریان شبه انتخابات مسخره شورای شهر وخبرگان باز هم جناب نبوی جدی نویس شده ومردم را تشویق میکند در این خیمه شب باز ی شرکت کنند ویک صندلی هم به رفسنجانی قاتل در مسجد خبرگان واگذارشود..
* خاتمی در ارتباط با محکومیت اخیر سران رژیم می گوید:
اين يکی از مسخرهترين مسائلی است که مطرح شده است و اصل قضيه هم توطئهای عليه ايران بود. قبلا هم سر و صداهايی کرده بودند و حتی خود مقامات بیطرف آنها قضاوت کردند که ايران در اين مساله دخالتی نداشته و آن هم شخصيتی مثل آقای هاشمی رفسنجانی که از چهرههای برجسته، خردمند و صلحدوست جامعه ما هستند( با انتخاب واژه آنهم ایشان تلویحا دخالت بقیه حکومین را میپذیرد) من فکر میکنم بعضی مشکلات داخلی آرژانتين بوده که سبب شده اين مساله را پيش بکشند و طبق اطلاعاتی که ما داريم پشت اين قضيه دستهای صهيونيستی حضور داشت.
*توضیحات افزوده به رنگ قرمز مربوط به من است.
*اینطور وانمود می کنند که حسین درخشان به خاطر طلبش ،روز را چند روز بسته بود -وبلوگ باران در دهان نیمه باز که با اینها وباندشان آشنایی دارد هم به این ادعا با دیده تردید نگاه می کند. شاید هم خودشان را به گدایی میزنند تا سهمشان رابالا ببرند آخر یک سایت که کتمان هم نمی کنددر خط بقای جمهوری اسلامی حرکت می کنند چرابا مشکل مالی مواجه می شود؟ مگر شیرین عبادی، رفسنجانی، خاتمی...امکان مادی ندارند؟ چرا به داد سایت حامیشان نمی رسند؟ پس 15ملیون یوروی اهدایی دولت هلند همه اش خرج رادیو زمانه شد؟ا امریکای جهانخوار اسبق چی؟ از 80 ملیون دلار بودجه ای که تصویب کرده سهمی به روز نمی رساند؟همینطورایاازفیلترشدن سایت حکومتی انتخاب برای بازار گرمی بهره نمی گیرند؟ مگر سایت امنیتی بازتاب مدتها فیلترنشده بود ؟
توضیح ما
سایت گویا بخشی از جوابیه سجادی را سانسور می کند و خواننده را حواله می دهد به سایت سخن که همه جواب را بخواند:
وسایت انتخاب هم بخش مربوط به اتهامات همسر حسین درخشان را حذف می کند- در سایت سخن نطر آن خانم با چند جا نقطه چنیی می آید ولی همان سایت لینک وب لوگ خانم را برای مراجعه کنجکاوان ذکر می کند.
بعد جوابی نبوی دارد برای سجادی که در همان سایت انتخاب قرار داده می شود (اما در گویا نقل نشد )-انگار نا نویسنده غیر حرفه ای- نویسنده کاملا حرفه ای را گیر انداخته است. در باره مصاحبه وابستگان باند نبوی/ بهنود... با شبکه هما- اینبارنبوی نظرش را تا حد ممکن تعدیل می دهد ومی نویسد:
جهت توضیح عرض می شود که کار تلویزیون هما از نظر رادیویی که در آن صداهایی را از افراد مصاحبه شونده می شنویم کاری حرفه ای بود و به نظر من شبکه تلویزیونی هما، رادیوی خوبی بود( عجب!) مشکل من این است که چیزی به اسم تلویزیون هما، تلویزیون نبود . تلویزیون باید متکی به تصویر باشد و اصولا هر برنامه ای که بتوان صدایش را شنید بدون اینکه تصویر را نگاه کرد، یک کار رادیویی است . اما یادش میرود که چند روز قبل در باره سابقه شبکه هما گفته است:
تلويزيون هما چنان ضايع شده است که حتی از من هم کاری برای موفق شدن آن ساخته نيست،
در باره طرح مسایل خصوصی در جوابیه سجادی هم- نبوی خودش را به نشنیدن میزند وفقط به بخش کوچکی از نقل قول سجادی از وبلوگ همسر حسین درخشان بند می کند و می نویسد:
....دوما: « جماعت نثوان» غلط است، « جماعت نسوان» درست است. اساسا در ادبیات فارسی کلمه ای به نام جماعت نثوان نداریم
همانگونه که ما هم پیش بینی کردیم آقای نبوی که انگار میترسد حریف بی چاک ودهن مسایل بیشتری را باز کند تقاضای آتش بس می دهد ومی نویسد:
و برخلاف آرزویی که بار قبل کردم، از خداوند می خواهم که روزی برسد که من و آقای سجادی هر دو به دور از این همه...... مشکلات و بدبختی های کشور ( که رژیم خودمان آفریده است) بتوانیم با هم دوست باشیم (ملاحظه فرمودید) و هرکدام مان در جای واقعی مان قرار بگیریم...(زمینه صرف چلوکباب! دارد فراهم می شود)